این فروشنده ی ما یه نامزد داره که بدجور دلم میخواد بسپوزمش! البته نه از روی شهوت و اینکه میخوامش، از رو اینکه اخلاق به غایت گوهی داره و کاری جز ریدن به اعصاب این بچه و عصبی کردنش نداره عن خانم!
توییتر واسه من جایی بود که حرفایی که به هیشکی نمیگفتم رو اونجا مینوشتم و برام مهم نبود که کی چه قضاوتی میکنه.. اما یه سری چیزا اشتباه پیش رفت و دیگه اون حس سابق رو نسبت بهش نداشتم..