ربطی نداره، پیش میاد این چیزا برای همه، صرفا به خاطر خستگی و حجم کار زیاد این چند وقت بود، هر چی بود به خیر گذشت.
مرسی از همتون. فقط بگم که نه، چیز سادهای نبود، نه تقصیر استادم نبود بنده خدا خیلی صبور داشت همراهی میکرد فقط، نه تقصیر همکارم نبود اونم داشت همفکری میکرد، تقصیر من بود که مفهوم فرض صفر تست ویلکاکسون رو برعکس برداشت کرده بودم، و بقیه تو همه مراحل همراه بودن. به شب کار کردنم /
یعنی مطلقا هیچ مشکلی نبود، همه چی درست بود، همه کارها و مقالههام، همه درست بود، فقط کد دیشب اشتباه بود. استادم بهم زنگ زد گفت همه چی درسته، چند روزی استراحت کن. وسط تماس گریهام گرفت. الآن هم اصلا حالم خوب نیست.
مثلا این یادداشتی که پارسال باز کرده بودم رو اومدم یه کم تمیزتر کردم و لینکاشو درست کردم، شاید پنج دقیقه وقت گرفت، پنج دقیقهای که موقعی که یادداشت رو درست کردم نداشتمش ولی الآن که کار مهمتری ندارم انجام دادنش بهتر از ول کردنشه.
یه روزه تموم نشد، به انبوه نوشتههای نصفه و نیمه من اضافه شد تا شاید یه روزی تمومش کنم. :-(
RT @Sajjad_Heydari@twitter.com
برنامه امروز اینه که ارائهام رو تموم کنم، بعد بشینم یه پست وبلاگ بنویسم در مورد sexp، چیزی خاصی هست که دپست دارید در مورد sexpها ذکر بشه؟ یا سوالی در موردشون دارید؟
پ.ن: sexpها قطعات بنیادی زبان لیسپ هستن و به سکس ربطی ندارن متاسفانه.
🐦🔗: https://twitter.com/Sajjad_Heydari/status/1557659152608116737
تنها دلیلی هم که with-sudoku گذاشتم اعتراض @hadi_aliakbar@twitter.com به زیادی شیگرایی بودن نسخه قبلی بود :)) هر چند، بین خودمون بمونه، اینجا هم سودوکو هم سلول کلاسهای clos هستن :-"
Husband, Researcher, Programmer, Citizen, ex-CTO and a geek inside.
Not necessarily in that order.